«جمال شورجه» در نامهای به «میرحسین موسوی» نوشت: میدانم در عمل انجام شده قرار گرفتهای، فریب خناسهای پیرامون خودت را خوردهای و به سیم آخر زدهای! اما برای بازگشت به آغوش رحمت بیمنتهای خداوند، هیچ وقت دیر نیست.
به گزارش فارس، «جمال شورجه» کارگردان سینمای ایران در نامهای سرگشاده با عنوان «نامهای از یک برادر کوچک به برادر بزرگتر/ به کجا چنین شتابان؟!»، انتقادات فراوانی را به رفتار انتخاباتی «میرحسین موسوی» بعد از اعلام نتایج انتخابات،مطرح کرد.
در ابتدای این نامه آمده است: «جناب آقای میرحسین موسوی، قبول کن که گول خوردی و ماندهای که چگونه در این باتلاقی که خود با دست خود -البته با حمایت و تشویق گرگهای در لباس میش که اطرافت را احاطه کردند- گیر کردهای و نمیتوانی از آن بیرون بیایی. ماندهای که چگونه با طنابی که همین دوستان همچون برادران جناب یوسف (ع) به چاه افتادی که بیرون آمدن از آن تنها با عنایت خداوند ممکن است و آن هم با توبه و اعتراف به خطاهای گذشته کم البته خود همین هم باز توفیق و عنایت خداوند را میطلبد. گمان میکردم که یک فرد فرهنگی و فرهیخته اهل قلم و بوم نقاشی و کاغذ که سالها پرنده خیال خود را روی بومهای نقاشی به پرواز درآورده تا به آواز قناری در آن، دل تنهایی ما را شاد کند، روبهرویم. شما بهتر از من میدانی که حسد، حرص و کین آفت جان هنرمند است و هنر با این پیرایهها فاسد میشود و از بین خواهد رفت. هنرمند همیشه تاریخ پیامبر رحمت و مهربانی و صلح و دوستی و مبشر عشق و الفت بوده و خواهد بود. اما در این چند مدت، بافتههای ذهنیام از شما، به هم ریخت. شما را در حصار و زندان سیاست اسیر دیدم. سیاست هم اگر با اخلاص و صمیمیت و فارغ از دوز و کلک و دغل باشد، میتواند همچون شهید بزرگوار مدرس و مولای او امیرمؤمنان علی (ع) انسان را رستگار بکند اما اگر آغشته به دنیا و عافیت و قدرت طلبی و هوای نفس شد، تا ثریا میرود دیوار کج!
در ادامه میخوانیم: برادر بزرگوار، شما سالها نماینده مقام معظم رهبری در شورای تشخیص مصلحت نظام بودی. شما سالهاست ریاست فرهنگستان هنر را به عهده داری و از این راه، نان این حکومت و رهبری محترم آن را خوردهای. ای کاش حداقل بعد از فرمایشات کامل و جامع حضرتشان در نماز جمعه 88.3.29 کمی حرمت نگه میداشتی و همچون خیل کثیری از سیاسیون و اهل فرهنگ و نظر، از علما گرفته تا مردم عادی، فرمایشات ایشان را نصبالعین و فصلالخطاب قرار میدادی و التزام عملی خود را به ولایت فقیه نشان میدادی که برای یک نامزد ریاست جمهوری، از ملزومات است. ای کاش حرمت نگه میداشتی و فریب دغل دوستان را نمیخوردی که اینها فربهشدگان همین انقلاب هستند که به مدد شعار اصلاحات به دنیای بیحسابی رسیدند و هنوز هم دندان طمع آنها تیز است و حرصشان از قدرت و دنیا، ناپایان. شما عزیز برادر بهتر از من میدانید و میدانستید که قوانین و مقررات و داوران وسط و کنار این مسابقه چه کسانی هستند، و با علم به این قضیه، وارد بازی انتخابات شدید.البته دوستانتان پیش از برگزاری انتخابات برای روز مبادا با هدایت از بیرون کشور زمزمههای حراست از آرا را سر داده بودند. همان قوانین و مقرراتی که قریب به سی سال است با این مقررات در کشور انتخابات برگزار میشود و در دولت اصلاحات و اصولگرا فرق نمیکند و سالهاست اینگونه مسابقات برگزار شده است. چطور وقتی کیش و مات شدید یا گل خوردید و باختید، زیر بازی زدید و جرزنی را شروع کردید!؟ منطق دموکراسی و مدنیت را که شما و اطرافیانتان گفتید و میگویید، چرا رعایت نمیکنید؟
شورجه نوشت: شما سالهاست که با همین قوانین و مجریان آن، موهای خود را سفید کردهاید و چاق و تپل شدهاید. چطور حالا این قوانین و فرامین رهبری را برنمیتابید و به آن تمکین نمیکنید؟ در حالی که در دوران تبلیغات انتخاباتی بارها و بارها قصد داشتید رقیب خود را با چماق قانون گریزی و قانونستیزی از میدان به در کنید. حالا چطور خودتان در صف اول قانون شکنان قرار گرفتهاید؟ لابد شما هم مانند سردمداران آمریکا (شیطان بزرگ به تعبیر امام راحلمان) که حالا تمام شبکههای آن از شما پشتیبانی میکنند، قانونی را قبول دارید که با شما باشد نه بر شما!
شما که بیش از دیگران سنگ امام را به سینه میزنید، خاطرتان است که همان امام بتشکن در مورد قانونپذیری و تبعیت از قانون چه فرمودند؟ حضرتشان قانون را فصلالخطاب میدانستند و ولایت فقیه را تنها راه نجات کشور از دسیسههای شیاطین. بیست سال بیشتر نیست که از رحلت آن بزرگ مرد قرن گذشته. به این زودی فراموش کردید! یاد فرمایشات رهبر انقلاب امام خامنهای افتادم و عبرتهای عاشورا که سالها پیش فرمودند. شما برادر بزرگوار باید خودتان را با قانون منطبق بکنید نه اینکه قانون را با خودتان. به قول رهبر فرزانهمان، هر قطره خونی که این روزها بر کف خیابان ریخته میشود از هر کس فرق نمیکند، یا خسارتهای جانی و مالی که به مردم و بیتالمال میخورد، مسئولش شما هستید که نه قانون را تمکین میکنید نه فرامین رهبری را، که هر دو فصلالخطاب هستند. قدری چشم بصیرت خود را باز کنید، هر چند تقوای الهی است که به دنبالش بصیرت و فرقان میآید. وقتی تقوا را کنار گذاشتی و کیش شخصیت تمام وجود را گرفت، چشم کور میشود، گوش کر و قلب سیاه و عنایات خداوند قطع میگردد. عنایات خداوند که روی شما بسته شود، این دمتکانیهای آمریکا و اسرائیل و انگلیس و دولتهای قسم خورده برای نابودی انقلاب (که با خون هزاران هزار شهید و مجاهدتهای بیشمار مبارزان انقلاب به ثمر رسیده) را نمیبینی و تنها نوک بینی و مقابل خود را خواهی دید.
این کارگردان خطاب به «میرحسین موسوی» نوشت: نمیبینید که چطور برایت دستافشانی و پایکوبی میکنند؟ چطور برایت هزینه میکنند؟ باز هم یادت میآورم که امام راحلمان، امام شهدا و امام امت در مورد این دمتکاندادنهای آمریکا و اسراییل چه فرمودهاند و باید در چنین موقعیتی، به خودت و کارهایت شک بکنی.
در ادامه میخوانیم: بیانیهای برای شورای محترم نگهبان نوشته بودی و در آن به دلایلی که بیشتر صغرا و کبرا چیدن بود و آسمان و ریسمان به هم بافتن، صحت انتخابات را زیرسئوال بردی. حالا گیریم که تمام فرمایشات شما صحیح باشد و شورای محترم نگهبان و مقام معظم رهبری قبول کنند که طبق فرموده شما، انتخابات را باطل و مجددا انتخابات صورت بگیرد. در آن شرایط، مگر شما صلاحیت نامزدی مجدد و کاندیداتوری ریاست جمهوری را دارید؟
شما طبق قانون اساسی با این همه نافرمانی و قانونشکنی و عدم التزام عملی به قانون اساسی و رهبری، دیگر از دایره انصاف و صلاحیت خارج شدهای. شما طبق آرا و نظر خیلی از حقوقدانان کشور، دستتان به خون و جان و مال مردم آلوده و آغشته است و طبق قوانین جزایی، حالا دیگر مجرم هستید و باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرید. حال اگر قوه قضاییه مماشات میکند یا مصلحتاندیشی میکند، به گردن خودشان است. شما باعث تحریک و تحریص اغتشاشگران و ناامنیهای اخیر هستید. تحریک و تحریص علیه نظام و رهبری و قوانین کشور. مگر چنین کسی صلاحیت ریاست جمهوری را دارد که تقاضای تجدید انتخابات هم بکند؟ همکاری مستقیم یا غیرمستقیم شما و کارگردانان پشت صحنه این بلواها (که همگی پشت سرشما هستند) با گروههای ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجی، مرا به یاد بنیصدر انداخت. عاقبت و سرنوشت ایشان را برایتان یادآوری میکنم. حال آن که او رئیسجمهور منتخب مردم بود شما که در آن منصب هم نیستید! اینقدر امر بر شما مشتبه شده که خودتان را نه تنها رئیس جمهور که ولی فقیه و رهبر و فراتر از قوانین کشور هم میبینید!
شورجه در ادامه این نامه سرگشاده نوشته است: میدانم در عمل انجام شده قرار گرفتهای و فریب خناسهای پیرامون خودت را خوردهای و نه راه پیش داری نه راه پس. به سیم آخر زدهای! آمدهای ابرویش را درست کنی، زدهای چشمش را کور کردهای. باید با خدای خودت خلوت کنی آن هم تنهایی نه حتی با همسرت! خودت و خدای خودت. همان حرفی که در مناظرهات به نامزد مقابلت گفتی. آیا واقعا این میز و چهار سال مثلا خدمت و شب بیداری و مسئولیت و خون دل خوردن، اینقدر ارزشش را دارد؟
شورجه در پایان نامه خود نوشته است: برای بازگشت به آغوش رحمت بیمنتهای خداوند، هیچ وقت دیر نیست. از خداوند کمک بخواه. به خداوند توکل کن که تنها اوست که دستگیر بیپناهان است و بازماندگان از ره... راه توبه باز است. بدون تردید این دوران فتنه هم تمام خواهد شد و این ملت بزرگ و شریف در این آزمون نیز آبدیدهتر خواهند شد. همانگونه که در گذشته چنین بوده و شر دشمنان این نظام و اسلام عزیز به خودشان بازخواهد گشت که خداوند با صابران و مؤمنان است.
کلمات کلیدی :